
پس از بحران بانکی در ماه گذشته، دو دلیل اصلی برای تسهیل افزایشها توسط بانکهای مرکزی وجود داشت. اولی نسبتاً واضح و واضح است. مورد دوم به طور گذرا ذکر شده است، اما مقالات کمی به آن پرداخته است زیرا کمی پیچیده است.
![کلاس کارشناسی ارشد 728 در 90 [EN]](https://fxyar.ir/wp-content/uploads/2023/04/Orbex-مجموعه-وبینار-زنده-مسترکلاس-تجاری-را-راه-اندازی-کرد.png)
اکنون که به نظر می رسد دور دوم نگرانی ها در مورد سیستم بانکی وجود دارد، ارزش درک این مشکل دوم را دارد. به خصوص اگر مانند دفعه قبل، مشکل بانکی منجر به سقوط فوری بازار نشود و توجه سرمایه گذاران به جای دیگری معطوف شود. به هر حال، بانک مرکزی اروپا، فدرال رزرو و BOE می گویند که سیستم بانکی به خوبی سرمایه گذاری شده است و جای نگرانی وجود ندارد. پس چرا وضعیت بانکی را دلیلی برای عدم افزایش نرخ می دانند؟
اثر نرخ بانکی
همانطور که احتمالا می دانید، بانک های مرکزی با تغییر نرخ بهره ای که از بانک های معمولی دریافت می کنند، عرضه پول را کنترل می کنند. این به نوبه خود منجر به تغییر در نرخ های بهره ای می شود که بانک ها از مشتریان خود دریافت می کنند. ایده این است که نرخهای بهره بالاتر باعث میشود مردم تمایل کمتری به قرض گرفتن داشته باشند، که باعث کاهش حجم پول در گردش میشود. با کاهش نرخ بهره، افراد بیشتری تمایل به وام گرفتن دارند و این باعث افزایش عرضه پول می شود.
کاری که آخرین بحران انجام داد این بود که بانکها تمایل زیادی به وام دادن ندارند، زیرا این یک تعهد برای آنها بود. بانک ها معمولاً ریسک را با نرخ بهره ای که از مشتریان دریافت می کنند اندازه گیری می کنند. این به این معنی است که بانک فرض می کند که مقدار مشخصی از پولی که وام گرفته است، برگردانده نخواهد شد. مدیران تجزیه و تحلیل های آماری را انجام می دهند تا این مقدار را تا حد امکان به طور دقیق نشان دهند. سپس این به میزان سودی که بانک دریافت می کند اضافه می شود تا تأثیر آن بر سودآوری آن جبران شود.
افزایش کنترل منجر به افزایش هزینه ها می شود
از این نظر ریسک بالاتر در بین بانک ها منجر به هزینه های بالاتر می شود. سپس این هزینه های بالاتر با افزایش بهره ای که بانک برای وام ها دریافت می کند، جبران می شود. که همان اثر عملی افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی است. بحران بانکی میزان ریسکی را که بانکها جبران میکنند تا معادل یک یا دو افزایش نرخ بهره یا بین 25 تا 50 واحد در ثانیه افزایش داد.
بانک های مرکزی زمانی که تصمیم به افزایش نرخ بهره می گیرند، این موضوع را در نظر می گیرند. قبل از بحران بانکی، آنها انتظار داشتند برای کنترل تورم، نرخ بهره را تا حد معینی افزایش دهند. تا زمانی که بانکها به این افزایش ریسک ادامه میدهند و نتایج مورد انتظار را دریافت میکنند، اکنون دیگر مجبور به افزایش نرخها نخواهند بود.
برای تجارت به چه معناست
در حالی که اثر عملی بر تورم مانند افزایش نرخ بهره است، اما برای جفت ارزها یکسان نیست. در واقع، اثر می تواند دقیقا برعکس باشد. فارکس عمدتاً توسط جریان سرمایه سرمایه گذاران بزرگی هدایت می شود که می خواهند با استقراض پول، بازده سرمایه گذاری خود را پیدا کنند. بنابراین، هزینه بالاتر پول قرض گرفته شده تاثیری بر آنها ندارد. از سوی دیگر، این انتظار که بانک مرکزی نرخ ها را تا این حد افزایش ندهد، روی ارز تاثیر دارد.
از آنجایی که انتظار نمیرود بانک مرکزی نرخها را آنچنان افزایش دهد، بازدهی پایینتر باقی میماند و جذابیت ارز را نسبتاً کمتر میکند. اثر عملی دور دیگری از نگرانی ها در مورد ثبات سیستم بانکی احتمالاً می تواند معادل عدم افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و ادامه تضعیف دلار باشد.
اخبار معاملاتی مستلزم دسترسی به تحقیقات بازار گسترده است – و این همان کاری است که ما بهترین کار را انجام می دهیم.
باز کردن یک حساب زنده