تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکال دو روش برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت دارایی ها و مواردی هستند که هنگام سفته بازی در مورد قیمت دارایی باید به دنبال آن باشیم. آنها توسط معامله گران فارکس یا سهام برای تخمین ارزش یک ابزار معاملاتی قبل از تصمیم گیری معاملات استفاده می شوند. بیایید نگاهی به نحوه اعمال این دو رویکرد هنگام خرید یا فروش سهام بیندازیم، چه چیزی آنها را متفاوت می کند و چگونه گاهی اوقات با هم استفاده می شوند.
تحلیل بنیادی
یک تحلیلگر بنیادی معمولاً برای تعیین ارزش ذاتی سهام آن به عواملی که بر یک تجارت تأثیر می گذارد نگاه می کند. آنها این کار را با مشاهده صورت های مالی شرکت (صورت سود و زیان، ترازنامه و غیره) و معیارهای خاص تر مانند:
- سود
- دارایی های
- بدهی ها
- هزینه ها
یک تحلیلگر بنیادی از این داده ها، همراه با سایر بینش ها مانند شرایط صنعت و اقتصاد گسترده تر، برای سنجش قدرت مالی یک شرکت قبل از تصمیم به سرمایه گذاری در سهام آن استفاده می کند. تحلیل بنیادی یک رویکرد بلندمدت در نظر گرفته می شود که در آن یک معامله گر می تواند داده ها را در طی چندین ماه یا حتی سال بررسی کند.
تحلیل فنی
یک تحلیلگر فنی نوسانات قیمت سهام و حرکت حجم سهام را تجزیه و تحلیل می کند. آنها معمولاً به دنبال اندازه گیری ارزش ذاتی یک شرکت نیستند، بلکه در عوض به نمودارهای سهام نگاه می کنند تا حدس بزنند که سهام در آینده چگونه عمل خواهد کرد. تحلیل تکنیکال رویکردی کوتاه مدت دارد و معامله گران به نمودارهای سهام در طول دقیقه، ساعت، هفته یا روز نگاه می کنند.
چه نوع معامله گرانی از تحلیل تکنیکال یا بنیادی استفاده می کنند؟
هر سبک معاملاتی از تحلیل تکنیکال یا بنیادی استفاده می کند. برخی از معامله گران از ترکیبی از هر دو روش استفاده می کنند.
معامله گران روزانه معمولاً در تحلیل تکنیکال مهارت دارند و از آن برای تصمیم گیری معاملاتی چندین بار در روز استفاده می کنند. معامله گران نوسان نیز به استفاده از تحلیل تکنیکال معروف هستند، اما در صورت لزوم به تحلیل بنیادی روی می آورند. معامله گران موقعیت اغلب از ترکیبی از تحلیل های فنی و بنیادی برای شناسایی روندها و سرمایه گذاری استفاده می کنند که از این روندها سود می برد. مانند معامله گران روزانه، کسانی که از اسکالپینگ فارکس استفاده می کنند نیز از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند.
درک مدیریت ریسک در تجارت
درک صحیح مدیریت ریسک برای معامله گران ضروری است تا در مورد انواع معاملاتی که انجام می دهند و سطح ریسک (و هزینه) تصمیمات بهتری بگیرند. این شامل کمی کردن زیان های احتمالی در یک سرمایه گذاری و سپس واکنش (یا عدم واکنش) به روشی است که زیان را کاهش دهد. هر دو تحلیل تکنیکال و بنیادی در این فرآیند نقش دارند.
تجزیه و تحلیل فنی شاخص های پشتیبانی تجارت
اندیکاتورهای مختلفی وجود دارد که تحلیلگران فنی برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال به دنبال آن هستند. این شامل:
- حرکت قیمت (روند)
- مدل های نمودار
- میانگین متحرک (برای شناسایی روند و تحلیل بازار)
- شاخص های حرکت (برای تعیین قدرت یا ضعف قیمت سهام)
- نوسانگرها (شکلی از اندیکاتور مومنتوم که زمانی استفاده می شود که معامله گران به راحتی نمی توانند روند واضحی را در قیمت سهام خاص شناسایی کنند)
- سطوح پشتیبانی (اشاره به خرید بیش از حد)
- سطوح مقاومت (نشان دهنده فروشندگان مازاد)
شاخص های تحلیل بنیادی
برخلاف تحلیلگران فنی، تحلیلگران بنیادی به دنبال مجموعه متنوعی از شاخص ها برای تعیین سلامت مالی یک کسب و کار و ارزش ذاتی سهام آن هستند. این داده‌ها، معامله‌گر را بهتر قادر می‌سازد تا تصمیمات تجاری سودآورتری اتخاذ کند. برخی از این معیارها عبارتند از:
- سود هر سهم (EPS)مقدار سود توزیع شده به هر سهم از سهام شرکت است
- نسبت قیمت به درآمد برای تعیین اینکه آیا سهام یک شرکت نسبت به سایرین در همان صنعت (بخش) بیش از ارزش یا کمتر ارزش گذاری شده است، استفاده می شود.
- رشد P/E (درآمد پیش بینی شده).رشد سود آتی را شامل نمی شود، بنابراین تحلیلگران برای جبران این محدودیت به نرخ رشد تاریخی نگاه می کنند
- نسبت قیمت کتابتفاوت بین ارزش دفتری و ارزش بازار سهام را مقایسه می کند
- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)نرخ بازده سرمایه‌گذاری به ازای هر سهامدار را اندازه‌گیری می‌کند (یعنی اگر شرکتی بازدهی مثبتی برای سرمایه‌گذاران خود ایجاد کند)
- نسبت پرداخت سود سهام (DPR)نسبت درآمد خالصی را که کسب و کار به سهامدارانش باز می گرداند، مشخص می کند
سایر معیارهای تحلیل بنیادی شامل نسبت قیمت به فروش (P/S)، نسبت سود تقسیمی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) و موارد دیگر است.
انواع دیگر تحلیل سرمایه گذاری
شکل‌های دیگری از تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری به غیر از تحلیل تکنیکال یا بنیادی وجود دارد که معامله‌گران می‌توانند از آنها برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری استفاده کنند.
تحلیل سرمایه گذاری از پایین به بالا
این رویکرد اقتصاد خرد برای سرمایه‌گذاری یا تجارت، سهام فردی را به جای چرخه‌های اقتصادی یا بازار تحلیل می‌کند. این نوع تحلیلگر به دنبال یافتن شرکت هایی است که سهام آنها بدون توجه به روندها عملکرد خوبی دارند. آنها با تجزیه و تحلیل اصول اولیه آن مانند درآمد یا درآمد، بر سلامت مالی یک شرکت تمرکز می کنند. تحلیلگران پایین به بالا عموماً بر این باورند که یک شرکت بدون توجه به عملکرد ضعیف یک صنعت، پتانسیل عملکرد خوبی دارد.
رویکرد بالا به پایین
برخلاف رویکرد سرمایه‌گذاری از پایین به بالا، یک تحلیلگر سرمایه‌گذاری از بالا به پایین به روندهای اقتصاد، صنعت یا بازار جهانی نگاه می‌کند تا مشخص کند چه سرمایه‌گذاری‌هایی از این روندها سود می‌برند. عوامل دیگری که در نظر گرفته می شوند عبارتند از تولید ناخالص داخلی، مالیات، نرخ بهره، نرخ اشتغال، تورم، حرکت ارز و غیره. سرمایه گذاران از بالا به پایین اغلب به دنبال سرمایه گذاری در اقتصادهایی هستند که عملکرد خوبی دارند، نه به دنبال شرکت های خاص. آنها این کار را ابتدا با بررسی شرایط عمومی بازار برای شناسایی بخش ها، صنایع یا مناطقی که عملکرد بهتری دارند انجام می دهند.
تجارت فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادی را بیاموزید
یکی از راه‌هایی که یک معامله‌گر می‌تواند نحوه معامله در بازار فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادی را بیاموزد، باز کردن یک حساب آزمایشی با یک کارگزار CFD قابل اعتماد فارکس است. یک حساب آزمایشی یک محیط معاملاتی زنده را شبیه سازی می کند. این معامله‌گر را قادر می‌سازد تا در زمان واقعی معامله کند و با استراتژی‌های معاملاتی مختلف آزمایش کند تا نتایج بالقوه (زیان و/یا سود) را ببیند، گویی با پول واقعی معامله می‌کند. یک حساب آزمایشی معمولاً داده های بازار و بینش های متخصص را در زمان واقعی ارائه می دهد. همچنین فرصتی را برای معامله گران فراهم می کند تا در مورد شرایط مختلف بازار و مفاهیم معاملاتی بیاموزند.
سلب مسئولیت: این اطلاعات توصیه سرمایه گذاری یا توصیه سرمایه گذاری در نظر گرفته نمی شود، بلکه ارتباطات بازاریابی است. IronFX مسئولیتی در قبال داده ها یا اطلاعات ارائه شده توسط اشخاص ثالث، ارجاع شده یا لینک شده، در این ارتباط ندارد.